با احساس بیکفایتی مقابله کنیم!
مجله موفقیت ایلیاد - احساس بیکفایتی احساسی است درونی در فرد ناشی از حس بی عرضگی و نالایقی که عامل آن در اغلب اوقات به کودکی فرد باز میگردد. زمانی که والدین ارزش کودک را به عملکرد آن وابسته میدانند زمینهی پیدایش این احساس در کودک شکل میگیرد، در این شرایط ذهن کودک عملکرد خود را معادل دوست داشتنی بودنش میپندارد و از آنجایی که اصولاً هیچ فرد بی عیب و نقصی وجود ندارد مستعد احساس بیکفایتی میشود.
اما آنچه از اهمیت بسیاری برخوردار است این است که بدانیم بیکفایتی صرفاً یک احساس است نه یک واقعیت! و میتوان با ایجاد تغییر در احساسات خود، مثبت بودن و ایجاد انگیزه بر تفکرات منفی و مخرب غلبه نمود و در جهت رشد و بهبود گام برداشت. به منظور مقابله با احساس بی کفایتی روانشناسان راهکارهایی ارائه نمودهاند که در ادامه به بررسی برخی از آنان خواهیم پرداخت.
اما آنچه از اهمیت بسیاری برخوردار است این است که بدانیم بیکفایتی صرفاً یک احساس است نه یک واقعیت! و میتوان با ایجاد تغییر در احساسات خود، مثبت بودن و ایجاد انگیزه بر تفکرات منفی و مخرب غلبه نمود و در جهت رشد و بهبود گام برداشت. به منظور مقابله با احساس بی کفایتی روانشناسان راهکارهایی ارائه نمودهاند که در ادامه به بررسی برخی از آنان خواهیم پرداخت.
- راهکارهایی جهت مقابله با احساس بی کفایتی
ـ برخورداری از مهارتی خاص
بهرهمندی از مهارتی خاص راههای ارتباطی فرد با اطرافیان را توسعه میبخشد و وی را به همین واسطه بیش از پیش در شرایط مناسبتری قرار میدهد که سبب ایجاد احساس آرامش و بالندگی میشود. برخورداری از یک مهارت، دانش و یا هر چیزی که به صورت تخصصی در فرد رشد پیدا میکند اعتماد بنفس را بالا برده و فرد را در موقعیت مثبت و مناسبی قرار میدهد. این احساس به میزان قابل توجهی خودتخریبی را در فرد کاهش میدهد. بنابراین میتوان گفت تمام اتفاقات مثبتی که یک فرد برای ابراز وجود نیازمند است در در اختیار داشتن یک مهارت نهفته است که میتواند سبب ایجاد احساس بهتر در فرد شود.
ـ از مقایسهی خود با دیگران و خود کم بینی بپرهیزید!
احساس خود کم بینی فرد را در دام تفکر همه یا هیچ گرفتار میکند. « اگر فقط درآمدم فلان قدر بیشتر بود زندگی خوبی داشتم! » یا « اگر فقط بینی باریکتری داشتم خوشحالتر به نظر میرسیدم ! ». بسیاری از مسائلی که سبب ایجاد احساس حقارت در ما میشوند در واقع تنها ساختهی ذهن خود ما هستند، شاید با یک بینی باریکتر زیباتر به نظر برسید اما اگر دست از مقایسهی خود با دیگران بردارید و با تکیه بر ظرفیت خود واقعیتان مسیر زندگیتان را مشخص کنید یقیناً رضایت خاطر بیشتری خواهید داشت.
ـ خیالهای محال در ذهن نپرورانید!
خیالپردازی نوعی تفکر هیجانی و احساسی است که اگر کنترل شده نباشد میتواند تا ناکجا پیش رود. زمانی که در خیال خود خود را در جایی متصور میشوید که ناسازگار با تواناییها و شرایط شماست و به واقعیت پیوستن آن ناممکن است پس از مدتی با احساس بیکفایتی مواجه خواهید شد بنابراین خیال محال در ذهن خود نپرورانده و مطابق با واقعیتهای موجود بیاندیشید.
ـ خودتان باشید!
زمانی که فرد به چیزی که نیست تظاهر میکند در خلوت خود آن فاکتورها به شکل کمبودهایی در وی نمود مییابد و بدین طریق دچار احساس بیکفایتی میشود. چه بسا لزومی به تظاهر به برخورداری از خصوصیات دیگر در آن فرد نباشد و خود واقعی وی بسیار محبوبتر باشد. فرد با ظاهر سازی خود را با یک جنگ درونی بزرگ درگیر نموده که نه میتواند شخصیت حقیقی خود را ارتقا دهد و نه به آن هویت ظاهری دست یابد.
ـ به افکار خود نظم بدهید.
ریشهی احساس بی کفایتی در خود را بشناسید! اگر در مقایسه با دیگران این احساس را تجربه میکنید بدانید دقیقاً در چه زمینهای نسبت به آنان احساس کمبود میکنید ( دست از مقایسهی خود با دیگران بردارید! ). پس از این روشن سازی میتوانید ذهنتان را نظم داده و برای موفقیت برنامه ریزی نموده و به آن عمل کنید.